مزه زندگی یک دانشجوی دکتری

روزنوشته های یک دانشجوی PhD

مزه زندگی یک دانشجوی دکتری

روزنوشته های یک دانشجوی PhD

صبر پیشه کنید

من کلا آدم صبوری نیستم اگر چه که خیلی در راه صبور بودن تلاش میکنم. این صبور نبودنم هم بارها کار دستم داده است و بشنوید از این دفعه آخری که صبور نبودنم چه بلایی بر سرم آورده است:

چند روزی هست که با همون پروژه مهم دکتر ش دست و پنجه نرم میکنم. یکی از توابع داخلی اون پروژه اجرای بسیار زمان بری دارد و از قضا یه پارامتر هم جهت تنظیم برخی اعداد دارد. اجرای هر دفعه اون تابع برای کارمون حدود یکساعت و ربع زمان می برد و تابع هم حوالی 120 مرتبه فراخوانی میشد؛ یعنی با یه حساب سرانگشتی اجرای کامل برنامه حدود 5 تا 6 روز زمان میبرد. با این وضع، صدای من در اومده بود و اومدم به دکتر ش ایمیل زدم و مشکل رو گفتم؛ دکتر ش اعتقاد داشت که مقدار پارامتر اولیه خیلی کوچک هست و اون باعث طولانی تر شدن اجرا میشه. بنابراین ازم خواست تا با یه روال و تابع دیگه مقدار بهینه اون پارامتر رو تعیین کنم. نوشتن اون روال یا تابع که خودش شد یه معضل برای اینکه شرایط خیلی خاص بود و من برای اولین مرتبه با چنین موردی برخورد میکردم. بعد از کلی گشتن تو اینترنت و زیر و رو کردن سایت ها در نهایت تونستم تابعی رو پیدا کنم که اون کار رو انجام میده و البته روالش هم به نظر درست و منطقی میرسه. برای اینکه مقدار پارامتر بهینه رو پیدا کنم باید 10 مرتبه اون رو اجرا کنم. از صبح اون رو گذاشتم رو اجرا و در کمال تعجب بعد از حدود 12 ساعت اجرا هنوز یک مرتبه اجرای اون هم کامل نشده!!! این یعنی که اومدم چشم رو درست کنم زدم ابرو رو نابود کردم!!! حالا حداقل 5-6 روز باید معطل این باشم که پارامتر بهینه پیدا بشه، بعدش تازه اون پارامتر رو بزارم توی برنامه و حداقل 5-6 روز دیگه هم منتظر نتیجه اجرای کلی باشم!!! (اینجوری که من حس میکنم، پارامتر بهینه به اون پارامتری که قبلا خودمون دستی بهش میدادیم نزدیکه و خیلی در سرعت بخشیدن به اجرای کل برنامه کاری نمیکنه)

الان با خودم میگم اگر اون روز طولانی بودن اجرای برنامه رو به دکتر ش نگفته بودم، حداقل امشب یا فردا نتیجه 5-6 روز اجرا آماده بود!!

خلاصه عدم صبوری من کلا برام دردسرساز شده! 

البته قصد دارم که موضوع رو دوباره به دکتر ش بگم تا مگر از یافتن پارامتر بهینه کوتاه بیاد! چون خود دکتر ش هم مشتاق دیدن نتیجه برنامه است و 10 روز زمان خیلی زیادی است!

خلاصه از من به شما نصیحت، صبوری خصلت خوبی است، کمی در بدست آوردن آن تلاش کنید

(مثلا دارم به در میگم که دیوار بشنوه!)

نظرات 3 + ارسال نظر
نگار دوشنبه 6 اردیبهشت 1395 ساعت 21:19

سلام سمیرا جان. منم به شدت آدم ناصبوری هستم ایشالا که با کمی صبر و حوصله کارتون درست بشه

سلام عزیزم.
ممنونم از لطفت. سعی کن صبور بودن رو یاد بگیری؛ از کم صبری من خودم بارها ضربه خوردم و همچنان در تلاشم تا صبرم رو بیشتر کنم.

احسان دوشنبه 6 اردیبهشت 1395 ساعت 05:15 http://hdana.blog.ir/

سلام
اگر براتون مقدوره قدرت چردازش کامپیوترتون رو افزایش بدید و یا سفارش یه کامپیوتر قوی تر بدید.
اگر به صرفه هست براتون از روشهای پردازش موازی استفاده کنید و یا اگر روشها متعدد هست از دو یا سه کامپیوتر استفاده کنید و هر روش رو روی یک کامپیوتر ران کنید
موفق باشید

سلام دوست خوبم.
متاسفانه فعلا هیچ راهی ندارم جز اینکه با همین امکاناتی که دارم بسازم. تا جایی که من حس کردم، دکتر ش خیلی عجله ای برای گرفتن نتایج نداره و میشه صبر کرد.
ممنونم بخاطر پیشنهادات خوبتون.

بی‌نام دوشنبه 6 اردیبهشت 1395 ساعت 01:02

سلام
چ برنامه ای؟ یکم بتوضیحید تا ببینیم کاری برمیاد ازمون!
به صورت کاملا اعتیاد‌وار برنامه نویسی علمی دوست دارم

سلام دوست خوبم.
برنامه رو با کد متلب و R نوشتم و نیاز به تعداد تکرار بالا داره.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد