مزه زندگی یک دانشجوی دکتری

روزنوشته های یک دانشجوی PhD

مزه زندگی یک دانشجوی دکتری

روزنوشته های یک دانشجوی PhD

تا دوشنبه

اول از همه عیدتون مبارک باشه و امیدوارم امام زمان (عج) هر چه زودتر ظهور کنن و مردم رو از شر این دین نما ها نجات بِدَن.

دیروز عصر وقت دکتر ریه داشتم؛ حدودا 50 ساله بود و بسیار باحال بود. آمار و اطلاعات کاریم رو در آورد و با هم در مورد مباحث دیگه هم صحبت کردیم!! معاینات خوشبختانه مشکلی نداشت و فعلا یکی دو تا قرص داد و توصیه کرد که برای اطمینان کامل تست اندازه گیری حجم ریه رو انجام بدم.

سر راه موقع برگشت، خیابون ها ترافیک بودن و من در راه خونه، جاتون خالی، دو تا لیوان شربت و یه بستنی نصیبم شد!!

از دیشب دوباره دارم مقاله مشترک با Ian و دکتر ش رو نگاه میکنم؛ دکتر ش در جواب ایمیلم نوشت که تا روز دوشنبه وقت نمیکنه که اون رو نگاه کنه، بعبارتی تا صبح دوشنبه خودشون بهم مهلت داد!

الان که دارم مقاله رو نگاه میکنم، تازه متوجه شدم که یه بخشی از مطالب اصلی که باید گفته بشه رو کلا جا انداخته ام!! خدا بهم رحم کرد که دیشب بهش ایمیل زدم و ادعای آماده بودن مقاله رو پس گرفتم!

نظرات 2 + ارسال نظر
زهرا یکشنبه 2 خرداد 1395 ساعت 22:20

عید تو هم مبارک دوست جان. نصیب ماهم شیرینی بدمزه و آش با حبوبات نپخته شده بود

ممنونم

احسان یکشنبه 2 خرداد 1395 ساعت 13:23 http://hdana.blog.ir/

سلام
راستی عیدشما هم مبارک باشه دوست عزیز
ببخشید فراموش کردم...چه دعای جالبی کردید
امیدوارم سلامتی کامل حاصل بشه

سلام
ممنونم از لطف شما

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد