بنابر دلایلی دوباره پیک کاری من به اوج رسیده؛ یه روز از دنده راست بلند میشم و خوشحالم، یه روز هم از دنده چپ بلند میشم و حوصله سر به سر گذاشتن با دیگران رو ندارم.
همین الان دو سه تا خبر خوب در مورد یکی از دوستام شنیدم که واقعا خوشحالم کرد. با این حال، ته دلم ناراحتم برای اینکه اون هم داره از کشور میره.
دو تا کار هست که باید انجام بدم و از دو هفته قبل همچنان اینا رو عقب انداختم. همین تاخیر هم باعث شده که برای شروع مجدد انرژی و وقت بیشتری لازم باشه بزارم. آخرش نمیدونم کی میتونم خودم رو مجبور کنم که این دو تا رو انجام بدم که اینقدر بابت انجام ندادنشون حرص نخورم.
آخر از همه اینکه اگر قابل میدونید، برام دعا کنید.
سلام
چقدر کم پیدا.....
سلام
یه مقدار مشغله های ذهنیم زیاده....
ممنون از اینکه به یادم هستید
سلام امیدوارم موفق باشی، امیدوارم به زودی بگی که داری پاورپوینت دفاع از تز روآماده میکنی.
سلام دوست خوبم
ممنونم از مهربونیت