دیروز عصر کلاس زبان رفتم.
اوضاع خوب بود؛ این کلاسی که میرم، برای بزرگسالان هست و مختلط تشکیل میشه. از شانس من همه آقا هستن و من تنها خانم کلاس هستم. معلم مون هم ابراز شگفتی کرد و البته نگرانی خودش رو بابت راحت نبودن من بروز داد. اما خوشبختانه از این جهت مشکلی ندارم چون معمولا در کلاس هایی که درس میدم هم کلی آقا هستن و این موضوع روی کاراییم اثری نداره.
دیشب بعد از کلاس به سرعت برگشتم خونه، اما واقعا خسته بودم. کم و بیش درسهای امروز رو مرور کردم و شب حدود ساعت 12:30 خوابیدم. متاسفانه ساعت 5:30 صبح با حالت گلودرد از خواب بیدار شدم دیگه هم نتونستم بخوابم. ساعت 10 کلاس داشتم اما حالم اصلا خوب نبود؛ هم یه دفعه ای سرماخوردگی شدید داشتم و هم اینکه خواب کافی نداشتم. خوشبختانه یک نفر هم نیامده بود کلاس! مسئولین آموزش هم گفتن برای کلاس های بعدی هم نیازی نیست بایستین چون بچه ها از اول هفته اصلا نیامدن. اینجوری شد که ساعت 11:10 دوباره خونه بودم در حالیکه حالم به شدت بد بود. از صبح تا الان هر 5-6 ساعت دو تا قرص سرماخوردگی و استامینوفن با هم خوردم اما حالم همچنان ثابت هست.
فکر میکنم که دقیقا دو روز اول باید بگذره تا از اوج بیماری بیام پایین. انصافا از اینکه بچه ها نیامده بودن کلاس، واقعا خوشحالم چون میدونم وقتی که دو روز اول سرماخوردگی آدم استراحت نکنه، حالش بسیار بدتر میشه.خلاصه اینکه از ساعت 11:30 ظهر تا 16:30 خواب بودم (البته نیمساعت وسطش رفتم نهار خوردم). اما هنوز بدنم خسته است و احساس کسالت شدید دارم. تنها عملی که از صبح انجام دادم این بود که تکلیف های زبانم رو نوشتم.
پ.ن. کامنت های پست قبل رو بعدا جواب میدم و تایید میکنم؛ الان اصلا توان تمرکز کردن رو ندارم.
جایی که تدریس میکنید خیلی خیلی باید کوچیک باشه پس، از این غیرانتفاعی های تازه تاسیس
دانشگاه غیرانتفاعی هست اما تازه تاسیس نیست.
ایشالا زود خوب میشی عزیزم




ممنونم عزیزم
سلام
ایشالله که زودتر خوب شی و فعال
سلام دوست عزیزم
ممنونم
سلام دوستم. وای وای سرماخوردگی خر است
ان شاالله زود خوب شی
سلام عزیزم
ممنونم