کاش میتونستم کلاس های فردا رو بپیچونم!!
یه کاری رو باید حداکثر تا فردا عصر انجام بدم، متاسفانه فردا 6 ساعت کلاس دارم که زمان اصلی من رو میگیره!!
پ.ن. از ماست که برماست!! تا من باشم که بیام دو روز در هفته درس بگیرم!! تازه خوبه که کلاس زبان رفتنم رو تعطیل کردم!!!
بعدانوشت. خودتون رو چند لحظه جای من تصور کنین:
از صبح حداقل 12 ساعت پای لپ تاپ میخکوب بودید و کار کردید. ساعت 12 شب، حجم کار به اوج میرسه اما یادتون میاد که فردا باید 6 ساعت برید کلاس و درس بدید. ساعت 2:15 بامداد شده، تقریبا مباحثی که رو که میخواید درس بدید، آماده کردید اما هنوز کارهای خودتون تمام نشده. حس ضجر کشیدن بهتون دست میده برای اینکه میدونید باید اون کار تمام بشه و به یه جای مناسب برسه، پس فرصتی برای خواب ندارید!! این وسط یه دفعه یه ایمیلی بدست تون میرسه که باعث میشه چشمای خواب آلودتون از هم باز بشن و ذوق کنین! در این لحظه میگین خدایا شکرت، اما می بینین که در کنار اون ایمیل نوشته که باید یه کاری رو تا آخر دسامبر انجام بدید! و در اینجاست که میگید خدایا دیگه غر نمیزنم!!! همین تعداد کار روی زمین مونده برام کفایت میکنه!!
اما دروغ چرا، انصافا خوشحالیم بیشتر از غصه ام برای ددلاین اون هست! دَندَم نرم، انجام میدم!!
بعدانوشت 2. اون ایمیل مربوط به تکمیل یکی از پروژه هایی است که وقتی من آمریکا بودم روی اون کار کردم. راستش چند ماهی ازش خبری نبود و واقعا من فکر کردم که من رو پیچوندن و با اسم خودشون مقاله رو فرستادن. از طرفی هم خجالت کشیدم که پیگیریش کنم. اما به نظر میرسه که مرام و معرفت سرشون میشه.
موفق باشی. حالا انشاالله برای ترم بعد کلاس های تدریست رو سبک میکنی و آرامشت بهتر میشه
ممنونم. آره، ترم تموم بشه، یه نفس راحت میکشم.
سلام دوستم خسته نباشی. مراقب سلامتیتم باش
سلام عزیزم
ممنونم
سلام
خیلی باحال بود.دکتری با دوازده ساعت کار مداوم با لپ تاپ
خوشحالیت افزون.
احست بر این پشتکار و همت
تصورت کردم
ضجرشم (زجر)زیاد بوده
سلام
ممنونم از لطف شما
12 ساعت کار مدارم با لپ تاپ برام خسته کننده نیست، این ددلاین ها و استرسش خسته ام میکنه.