مزه زندگی یک دانشجوی دکتری

روزنوشته های یک دانشجوی PhD

مزه زندگی یک دانشجوی دکتری

روزنوشته های یک دانشجوی PhD

قانون نانوشته و لازم الاجرا

تو این دو سه روزی که اینجا نیامدم، مشغله ام یه کم زیاد بود و البته دنبال کردن مذاکرات هم جزئی از این مشغله بود!

خوشحالم که بالاخره تونستیم با رعایت خط قرمزهای نظام با دنیا تعامل کنیم و همه توافق هسته ای رو تبریک میگم؛ امیدوارم که خیر و برکتش رو در کشورمون همه بتونیم احساس کنیم و صرفا لفظی و کلامی نباشه.

دیروز صبح (چهارشنبه) با یکی از بچه هایی که در شُرُفِ دفاع هست، صحبت میکردم. متوجه شدم که در طی یکی دو هفته اخیر دانشکده مون قوانین عجیب و غریبی رو داره در مورد مجلاتی که بچه ها باید به اونها مقاله بفرستن، وضع میکنه و افرادی رو هم که مقاله هاشون اکسپت شده رو داره غربالگری میکنه و مقاله بعضی هاشون رو قبول نمیکنه!

اما این قانون چیه؟

طبق این قانون که البته بی قانونی است و دانشکده جرأت انتشار عمومی اون رو نداره (بعلت اینکه ممکنه بر علیه اعضای هیئت علمی دانشکده ازش استفاده بشه)، مقاله هایی که در مجلات Open-access چاپ شده اند، بعنوان مقالات لازم برای دفاع دانشجوی دکتری پذیرفته نمیشه. همچنین اینا یه سایتی پیدا کردن که مجلات رو میاد رده بندی میکنه و دارن شرط میزارن که رتبه مجله از یه حد خاص کمتر نباشه.

حالا بزارید دیدگاه های پشت این دو قانون رو براتون بگم و بگم ماجرا چیه.

مورد اول Open-access (OA) بودن مجلات هست؛ اینگونه مجلات بیشتر اوقات برای چاپ مقالات هزینه های گزافی میگیرن؛ الان دانشمندانِ دانشکده ما، OA بودن رو برابر با بی کیفیت بودن مجله قرار داده اند یعنی میگن این مجلات فقط میخوان پول جمع کنن و برای همین همه مقالات رو اکسپت میکن و در این حال به IF یا ضریب تاثیر هم توجهی ندارن! و این در حالی است که در زمینه ای که من کار میکنم، بعلت اینکه مرتبط با علم پزشکی است، بسیاری از مجلات OA هستند و البته بسیار هم خفن و معتبرند و چاپ یک مقاله تو اونا کار هر کسی نیست!

مورد دوم بحث رتبه مجلات تو سایت اکتشافی دانشمندان دانشکده مون هست؛ مجلات با اون درجه ای که اونا از ما میخوان (در زمینه کاری خودم)، در حد اینه که دانشجویان دانشگاه های معتبر آمریکا بعد از دو سال کار روی یک موضوع خاص در اونها میتونن مقاله چاپ کنن! (البته اون دوستم هم میگفت برای زمینه اونها هم در همین حد و اندازه است) حالا من موندم این دانشمندان چه وجه شباهتی بین خودشون و اساتید آمریکا یا بین دانشگاه خودمون و دانشگاه های اونجا پیدا کردن که انتظار دارن  ما با داشتن یک چرخ و یک سبد که میشه باهاش یه چیزی شبیه فرغون ساخت، براشون یه پورشه یا لامبورگینی بسازیم؟!

و البته که هر دو قانون اینها خارج از قوانین وزارت خانه و تا جایی که اطلاع دارم، حتی دانشگاه هست و برای همین هم هست که این قانون رو منتشر نمیکنن و صرفا اعمال میکنن!!

نکته جالب پشت پرده این قوانین تا جایی که بچه ها کشف کردن اینه که دانشگاه بر اساس این دو معیار به مقالات منتشر شده ای که اسم این دانشمندان روی اونها هست(*) امتیاز میده؛ یعنی اگر رتبه مجله بهتر باشه امتیاز بیشتری میده و این امتیاز تا جایی که بنده اطلاع دارم در پرداختی گرنت، در زمان ارتقا، و به احتمال خیلی زیاد مبلغ تشویقی که دانشگاه بهشون پرداخت میکنه، تاثیر داره! بنابراین برای افزایش امتیاز، آسون ترین راه که نیاز به بالا بردن علم خودشون هم نداره، همینه که بیشتر از قبل پاشون رو روی گلوی دانشجوها فشار بِدَن!

راستش با شنیدن این موضوعات اولش عصبانی شدم اما دوباره خودم رو دلداری دادم و به خودم وعده دادم که اگر در زمان من هم خواستن چنین قوانینی رو اعمال کنند، من میدونم و اونا!!!

(*) نمیگم مقالات شون! برای اینکه کمتر از 10 درصد اینها از تز و مقالات دانشجوهاشون مطلع هستن و صرفا اسم شون روی مقاله نوشته میشه!

پ.ن 1. امیدوارم که نسل چنین دانشمندانی که در سایز بزرگتر در پست های مدیریتی مشغول تیشه به ریشه زدن کیفیت علمی دانشگاه هامون هستن، هر چه زودتر برچیده بشه! که اگر نسل با سایز بزرگتر درست باشه، نسل با سایز کوچکتر هم درست میشه!

پ.ن 2. به دوستم گفتم که اگر نتونستی مشکل رو حل کنی، میتونیم همگی با هم پیگیر این قانون نانوشته بشیم چون این موضوع مشکل خیلی ها در آینده نزدیک خواهد بود!


نظرات 6 + ارسال نظر
Ella سه‌شنبه 30 تیر 1394 ساعت 19:03 http://oceanic.blogsky.com

فقط می تونم براتون از خداوند صبر بخوام!
از اصلاح دانشمندان دانشکده خیلی خوشم اومد
من هم این روزها در حال سر و کله زدن با دانشمندان دانشگاهمون برای دفاع هستم! البته از نوع ارشد!

ممنونم دوست خوبم
امیدوارم که جلسه دفاعت به خوبی و خوشی برگزار بشه

مینا یکشنبه 28 تیر 1394 ساعت 00:35 http://architem.blogfa.com

سلام سمیرا ی عزیز. خونه جدید مبارک

سلام دوست خوبم
ممنون از لطفت؛ خوشحالم که اینجایی

زهرا پنج‌شنبه 25 تیر 1394 ساعت 18:34

این گروه ها و قانوناشون اعصاب همرو بهم ریختن...مثلا برای ما یه درس سه واحده اضافه کردن و هرچی پیگیر شدیم که ما واحد اضافه نمیخایم پاس کنیم گوش نکردن و جالبه که اصلا تو اعمال نظرتاشون یکم انعطاف ندارن...فکر کنم شمام باید ظریف رو بفرستین مای مذاکره با این مدیران محترم که حرف تو کلشون نمیره

متاسفانه دیگه دیپلماسی برای گروه ما جواب نمیده و باید از در جنگ وارد بشیم!

لیلی پنج‌شنبه 25 تیر 1394 ساعت 16:07

سلام سمیرا جون
میدونی حس واقعیم چیه ؟دلم میخواد خیلی زود از شر این دانشگاه و این استاد ،استاد نما و حواشیش راحت بشی و یه اخییششششش از ته دل بگی

سلام عزیزم
منم همین رو از خدا میخوام!
ممنونم از لطفت

الیسما چهارشنبه 24 تیر 1394 ساعت 16:09

امان از دست این دانشکده ها و اساتید و قوانینشون....
انشاله خدا کمکت میکنه دوست خوبم و خیلی زود دفاع میکنی

ممنونم دوست خوبم

شمیم سه‌شنبه 23 تیر 1394 ساعت 22:53 http://badbadake-sefid.blogsky.com

امیدوارم موفق بشید / باشید آمین...

ممنونم دوست خوبم از لطف شما
من هم برای شما آرزوی موفقیت میکنم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد