مزه زندگی یک دانشجوی دکتری

روزنوشته های یک دانشجوی PhD

مزه زندگی یک دانشجوی دکتری

روزنوشته های یک دانشجوی PhD

اعتراض کردن

این روزها تو این فکر هستم که چرا در جامعه مون شیوه درستی برای اعتراض نداریم و اگر هم هست چرا به ناهنجاری ها اعتراض نمی کنیم؟!

اینکه چرا این بحث رو شروع کردم، برمیگرده به خبر اینکه امام جمعه مشهد «آیت ا... علم الهدی» افرادی رو که به کنسرت میرن هوسباز و شهوت ران خوانده است!

این واقعا یک توهین عمومی است و من هنوز جایگاه چنین تهمت و افترایی رو در دین اسلام نمیدونم؟! یعنی در کدام موقعیت هست که ما مجاز هستیم تا دیگران رو کاملا بصورت عمومی به یک گناه بزرگ متهم کنیم؟!

مورد دیگه اون اعلامیه ای بود که موقع بحث ورود خانمها به ورزشگاه از طرف یک گروه مثلا مذهبی پخش شده بود؛ اگر یادتون باشه اونجا هم گفته بودند که خانم هایی که به ورزشگاه میرن خانم هایی فاسد و هرزه هستند!

حتما این داستان رو شنیدید که میگن پیامبر از حضرت علی خواستن در مورد مردی که اطرافیانش او را به زنا متهم کرده بودند، تحقیق کند؛ در این تحقیق حضرت علی رفته بودند سمت خونه اون مرد و دور خونه اون چرخیده بودند و بعد به پیامبر گفته بودند که من چیزی ندیدم! یعنی در حالیکه مطمئنا میدونستن اون مرد گناهکار هست، اما برای مچ گیری نرفته بودند!


حالا این چه وضع هست که افراد دینی (البته بهتره بگیم اونایی که دغدغه دین دارن!) براحتی آب خوردن(!) به دختران و خانم های جامعه میگن فاسد و هرزه و به عموم افراد علاقمند به کنسرت میگن هوسباز و شهوت ران!

مطمئنا این حق الناسی است که به گردن شون میاد و من شخصا هیچوقت چنین افرادی رو حلال نمیکنم؛ چون با ناآگاهی شون افراد رو از دین و مذهب دلزده میکنن!


حالا با خودم میگم کاش یه مکانیسمی بود که بر علیه اینجور توهین ها و افتراها شکایت میکردیم! حالا شکایت نمیشه، کاش این همت رو داشتیم که تک به تک، حتی بصورت ناشناس، به آدرس پستی یا ایمیل این افراد نامه می نوشتیم و اعتراض خودمون رو در مورد رفتارشون منتشر میکردیم تا حداقل بدونن که مردم نسبت به حرف و سخنشون چه موضع گیری و حسی دارن.


پ.ن 1. دفعه قبل وقتی از تهران برمیگشتم، دیدم اسم قطاری که بلیتش رو خریدم تو لیست قطارها نمی بینم. وقتی از اطلاعات سوال کردم، گفتن که این قطار در اصل قطار کاشان-مشهد هست و برای تهران عبوری محسوب میشه؛ همچنان منتظر بمانید تا قطار برسه. بهشون گفتم چرا این موضوع رو در سایت تون اعلام نکردید،گفتن ما اطلاع نداریم. 10 دقیقه از زمانی که روی بلیت نوشته شده بود، گذشت و همچنان از قطار خبری نبود. همه مردم هم نسبت به این موضوع شاکی بودن، یعنی حرف هممون این بود که رجا باید این موضوع رو در سایتش اعلام میکرد، حالا یا مردم بلیت میخریدن یا هم نمیخریدن! من هم اونجا خیلی خسته شده بودم و رفتم دفتر شکایات و یه شکایت در مورد این موضوع ثبت کردم و دوباره برگشتم به سالن انتظار. به افرادی که کنارم نشسته بودن و مدام غر میزدن، گفتم برید شکایت کنید. گفتن لازم نیست، یه 10 دقیقه دیگه قطار میرسه! دو تا 10 دقیقه دیگه هم گذشت و قطار نرسید و تازه اطرافیان شجاعت شکایت رو پیدا کردن. میدونم که این شکایت ها ممکنه نتیجه خاصی نداشته باشه، اما حداقل بهشون می فهمونه که مردم احمق نیستن که مسئولین باهاشون هرجور میخوان رفتار کنند.


پ.ن 2. این روزها بسی عجیب دلم برای اسلامی که در آمریکا در جریان هست، تنگ شده است!


پ.ن 3. کاش ما هم تو اسلام مون، حداقل هایی رو که در اسلام آمریکایی!! دارن، رعایت میکردیم: همدیگر رو دوست داشتیم و به هم تهمت و افترا نمیزدیم.

نظرات 9 + ارسال نظر
لیلی چهارشنبه 17 تیر 1394 ساعت 17:26

سلام سمیراجون
یه سوال
عزیزم از حرم اما م رضا تا خراسان شمالی چند ساعت راهه؟

سلام عزیزم
قطعا بستگی به شهرش داره
بهت پیشنهاد میکنم از گوگل کمک بگیری
بغیر از جستجوی فارسی امکان جستجوی انگلیسی هم هست، مثلا عبارت زیر رو وارد کن:
Mashhad to bojnord distance
نتیجه اش قشنگه!

مگهان چهارشنبه 17 تیر 1394 ساعت 05:40 http://meghan.blogsky.com

منم به هیچ عنوان از حقم نمی گذرم من به عنوان یک دختر معمولی و البته نماز خون و کم آزار برای دیگران که علاقه ی شدید به کنسرت داره و سالی 7 8 کنسرت رو انتخاب می کنه و توشون شرکت میکنه.
هرگز اون بنده ی بد خدام رو نمی بخشم که چنین تهمتی رو روای من و امثال من داشته.


خوب کاری میکنی!
قرار نیست همه حق مون رو بخورند و بعد هم براحتی بخشیده بشن!

لیی سه‌شنبه 16 تیر 1394 ساعت 08:57

سلام سمیرا جون
دقیقا و قطعا که چاشنی هر کاری با ادب و احترام باید باشه چون این معرف شخصیت خود ماست.
اما یه سوال در نظر بگیر جایی حقی از شما تضییع شده و شما در همون قالب ادب و احترام شروع به اعتراض میکنی ولی باور کن هنوز کلام منعقد نشده با یه برخوردی مواجه میشی که اصلا گیج و مبهوت میمونی که چی شد؟چطورشد؟؟؟؟؟یعنی منظورم اینه برخی ارگانها وافراداونقدر خودشون را کامل میدونند و البته بر حق که حتی فکر اعتراض هم نباید به ذهن شما خطور کنه
اونوقت شما دوست خوبم اگر این شرایط قرار بگیری چیکار میکنی؟برخورد شخص شما چه خواهد بود؟

سلام عزیزم
حق باتوست خیلی جاها متاسفانه رفتار متقابل بدی از خودشون نشون میدن و متاسفانه بدتر از اون در 99 درصد اون موقعیت ها من بدون هیچ حرفی اون میدون رو ترک میکنم! من حوصله جنگیدن با کسی رو که گوشی برای نقد منصفانه و اعتراض نداره رو ندارم و ترجیح میدم از همون راهی که اومدم، برگردم

Gemma دوشنبه 15 تیر 1394 ساعت 20:59

جامعه اسلامی بعضی امور اصلی و درشت داره که شکل کلی اسلام رو به اون جامعه میده و بعضی امور جزئی (هر چند مهم) که باید توی اون کل رعایت بشن.... جامعه ما اون کل رو داره؛ خوبه که جزئیات هم رعایت بشن و هدف همینه، اما فعلا این جزئیات (که گفتم مهم هم هستند) بعضی موارد توسط بعضی افراد رعایت نمیشه....
به هر حال جای این مقایسه نیست که بگیم تو آمریکا!!! اسلام رعایت میشه. اونجا از اون "کل" اصلی خبری نیست و فقط یک سری ظواهر رعایت میشه و اصل پشت پرده ماجراست. مردم اونجا اکثرا از سر سادگی و بی خبریه اگر خوبند (نمیگم همه)، اما تو ایران اگر کسی خوبه، واقعا خوبه و اگر بدی می کنه، حداقل زیرکتر از غربی هاست و از سر سادگی نیست.... بحث سر این مسائل زیاد میشه کرد که اینجا جاش نیست....
البته این درسته که نباید بگذاریم شرایط طوری بشه که غیر مسلمانها از مسلمانان واقعی در عمل جلوتر باشند، چون از مسلمان ها انتظار میره که عالی و مطابق اسلام عمل کنند....

ببینید اول اینکه منظورم از اسلامی که در آمریکا رعایت میشه، قوانین اجتماعی عرف شون هست که اکثریت جامعه خودشون رو ملزم به رعایت میدونن و این برای مایی که در جامعه مون هر روزه با انواع بی مبالاتی ها برخورد میکنیم، بسیار تازگی داره.

لیلی دوشنبه 15 تیر 1394 ساعت 18:11

راستی یادم رفت بگم
من اصلا نمیتونم شرایط نامناسب یا برخلاف اونچه که وعده داده شده و انتظار میره را در هر موقعیت و جایگاهی ببینم و اعتراض نکنم .یه جورایی به قول خواهرم همیشه معترضم.
دست خودم نیست چون این موارد را توهین به شعور طرف مقابل که حالا یا خریداره یا مسافره و یا ...هست میدونم .
موافقم باهات باید اعتراضمون را منتقل کنیم تا کم کم جا بیفته که نمیتونن هر طور دلشون خواست میتونن رفتار کنن و اعمالشون بازخوردی نداشته باشه

اعتراض خیلی خوبه ولی یادت باشه که همیشه باید با ادب و احترام باشه وگرنه بدتر روی اعصاب خود آدم فشار میاد.

لیلی دوشنبه 15 تیر 1394 ساعت 18:03

سلام سمیرا جون
میدونی اولا بی خیال باش.
چون من شخصا با این دست اشخاصی که فکر میکنن وکیل وصی دنیا و اخرت مردمن و فقط اونا هستن که از قوه عقل نداشتشون برخوردان خیلی برخورد و بحث و جدل داشتم و در یک برحه زمانی به حدی با این تیپ ادما برخورد و کنتاکهای ازار دهنده داشتم که از هر چی دین و اسلام و وذهب که اونا مروجش باشن بیزار شدم .ولی بعدش عکس العملم شد بی محلی و یه نیشخند توام با اکراه و تمسخر (از این کار اصلا خوشم نمیاد )ولی از کانالهای مختلف از زبان همون تیپ ادما شنیدم که این برخورد جدیدم بیشتر ازارشون میده
ثانیا جامعه ما خیلی راه داره برای طی کردن توی این زمینه ها.تا وقتی علما و بزرگان یا بهتر بگم به ظاهر علما و به ظاهربزرگان این دیار گیر ظواهرن ،خوب معلومه رفتن به کنسرت چه حکمی پیدا میکنه دیگه

سلان لیلی جان
با اینجور افراد نمیشه دهن به دهن کرد چون اون به عقایدش ایمان داره و تو هم به عقایدت؛ پس نه تو می تونی اون رو یکدفعه متقاعد کنی و نه اون تو رو. از طرفی دیوار احترام فی ما بین هم خراب میشه.
من میگم در حد همین تذکرات کوچیک هم که بدهیم، گاهی وقت ها میتونه موثر باشه، حداقل داره به طرف مقابل می فهمونه که ما هم یه چیزایی شاید سرمون بشه.

زری دوشنبه 15 تیر 1394 ساعت 13:56

حتما شنیده اید که تا مظلوم نباشه، ظالمی وجود نیاد. خب واقعا تقصیر خودمون بوده که با رفتارامون بهشون اجازه ی توهین کردن را داده ایم.
یه نمونه ی دیگرش، در مجالس تحریم هست که طرف میاد کلی پول میگره و یه مشت مزخرف تحویل میده. خب این چه رودروایستی است که خدامون با هم داریم همه میدونیم حرفاش بجز توهین و به زور اشک در آوردن چیز دیگه ای نیست ولی باز هم ازشون میخواهیم بیاند و ... . خب اگر حس کنند به مرور دارند از بین مردم حذف میشوند، حتما یه تجدیدنظزی در حرفهاشون و اعمالشون میکنند.

موافقم
اما هممون باید بدونیم که هر کدوم هر قدر کوچیک میتونیم در درست کردن این فرهنگ اشتباه سهم داشته باشیم

زهرا دوشنبه 15 تیر 1394 ساعت 10:33

اره موافقم باهات که باید بریم شکایت و یه جورایی حرفمونو بزنیم ولی برخورد بد با افراد شاکی یا بی اهمیتی به اعتراض هاشون نوعی فرهنگ بدی رو بینمون جاسازی کرده که باید همیشه سکوت کنیم و از اعتراض و تبعاتش میترسیم

حق با شماست، شکایت رسمی کار دشواری است اما فکر میکنم همین که در وبسایت شون برای اونها پیغام مون رو بنویسیم، حداقل از نشستن و نگاه کردن و حرص خوردن مفیدتر هست.
در ضمن من طرفدار اعتراض توأم با ادب و احترام هستم.

شادی دوشنبه 15 تیر 1394 ساعت 09:56

واقعا با خوندن این حرف ها آتیش میگیرم. چطور ما بازیچه دست یه عده کوته فکر شدیم ...

من فکر میکنم تقصیر خودمون هم بوده که هیچ وقت بهشون چیزی نگفتیم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد