مزه زندگی یک دانشجوی دکتری

روزنوشته های یک دانشجوی PhD

مزه زندگی یک دانشجوی دکتری

روزنوشته های یک دانشجوی PhD

سنتور

من از وقتی از آمریکا برگشتم، کلا روی زمین میشینم و کار میکنم اون در پوزیشنی که لپ تاپم روی پام هست و این هم دقیقا طبق عادتی هست که از اونجا با خودم سوغات آوردم!

روبروی جایی که تو اتاق مینشستم، جعبه سنتورم بود. جعبه ای که آخرین بار موقع عید نوروز درش رو باز کردم و یه دستی روی سنتور کشیدم و دوباره درش رو بستم. آخرین مرتبه ای رو هم که باهاش تمرین کردم رو اصلا یادم نمیاد، فقط میدونم که حداقل 2 سالی میشه که بهش دست نزدم. 

از طرفی همونطور که میدونید چند وقتی هست که به شدت احساس بی حوصلگی میکنم و هر چند خودم رو سعی میکنم که سرگرم کنم اما نشاط لازم رو بدست نمیارم. چند روز پیش که داشتم کار میکردم، یه دفعه نگاهم به جعبه سنتورم جلب شد، زمانی که سنتور میزدم (حدود یکسال)، روزهای خیلی خوبی داشتم و از تمرین موسیقی لذت میبردم. به این نتیجه رسیدم که سنتورم رو از جعبه اش دربیارم و بخشی از زمان رو به تمرین موسیقی تخصیص بدم اما مشکل اصلی این بود که سنتورم از کوک خارج شده بود و تنبلیم میکرد که ببرمش جایی برای کوک کردن.

دیروز یه جرقه ای تو ذهنم زد که ببینم میشه کوک کردن رو خودم یاد بگیرم تا از حمل و نقل سنتور برای کوک راحت بشم یا نه. اما دیروز پیگیر این فکرم نشدم و امروز دوباره یادم اومد و با یه جستجوی ساده متوجه شدم که روش های اتوماتیک تنظیم فرکانس سیم ها هست و بهتر از اون یه اپلیکیشن موبایل به نام کوک یار سنتور هست که مختص کوک سنتور هست و زیر نظر کامکارها (نوازندگان مشهور سنتور) درست شده و افراد زیادی هم در موردش نظر مثبت داشتن. اینجوری شد که دنبال دانلود این اپلیکیشن رفتم و خریدمش (قیمتش 4400 تومان هست). بعدش هم با کلی انرژی شروع کردم به کوک سنتور! کار بسیار وقت گیری بود، چون باید فرکانس 72 تا سیم رو تنظیم میکردم. اما در آخر همه چیز درست شد و صدای سنتورم درست شد!!

بعدش یه مقدار به مغزم فشار آوردم تا چیزی یادم بیاد، اما متاسفانه هیچی یادم نیامد. کتاب و جزوه هام رو که نگاه کردم یه چیزایی یادم اومد اما نت خوانی م افتضاح شده و کلی زمان میبره تا الفبای سنتور رو یادم بیاد!

بعدش هم از اونجایی که جای سنتورم بد بود یه جای دیگه اتاق گذاشتمش اما این بار توی جعبه نیست و روی میز هست!

پ.ن. سال 87 سنتورم رو خریدم و دو ترم تو مشهد کلاس رفتم. یه ترم رو هم تو تهران کلاس های موسیقی دانشگاه میرفتم که البته خیلی تاثیری نداشت چون شرایط تمرین برام خیلی مهیا نبود. آهنگ الهه ناز و خواب های طلایی رو یادم هست که خیلی قشنگ میزدم! حالا کو تا دوباره بتونم اونا رو بزنم.

نظرات 10 + ارسال نظر
یادگار یکشنبه 1 شهریور 1394 ساعت 01:15 http://yadegari901019.blogfa.com/

خواب های طلایی
آهنگِ لینکی ک گذاشتید با آهنگ وب من که فرق داره ولی!

یاسین دوشنبه 12 مرداد 1394 ساعت 02:19 http://hampayepezeshki.blogfa.com

سلام خانم دکتر.حال شما؟خوشحال شدم بعد مدتی افتخار پیدا کردم و از وبلاگ شما بازدید بعمل اوردم.نشانی وبلاگ هم از بلاگفا تغییر دادید...
من ساز سنتور را خیلی دوست دارم.هرچند پیگیر برای یادگیری اش نشدم...اما با این وجود حتما باید دنبال اش بروم...
موفق باشید

سلام دوست خوبم
ممنون از لطف شما
موفق باشید

Ella پنج‌شنبه 8 مرداد 1394 ساعت 17:14 http://oceanic.blogsky.com

مهم ایجاد این تغییر مهم و تصمیم بزرگیه که گرفتین خیلی عالیه، ایشالا که کلی انرژی مثبت به روزهات میاره

ممنونم دوست خوبم

mari پنج‌شنبه 8 مرداد 1394 ساعت 14:09 http://tedtalks.blog.ir

خیلی خوبه .ادامه بده

ممنونم

زهرا پنج‌شنبه 8 مرداد 1394 ساعت 11:11

سلام سمیرای عزیزم
اره برنامه کوک خیلی خوبه.برادر من هم به همین طریق گیتارشو کوک میکنه.خیلی کار خوبی کردی دوباره شروع کردی.بدون هنر انسان یه چیز بزرگی تو زندگیش کم داره

سلام عزیزم
ممنون بابت انرژی مثبتت
شاد باشی

الیسما چهارشنبه 7 مرداد 1394 ساعت 16:39

اوه من عاشق صدای سنتورم

برای من هم می نوازی آیا؟

سودا چهارشنبه 7 مرداد 1394 ساعت 15:53

خوشحالی یعنی ببینی وبلاگی که همیشه سر میزنی آپ شده و اولش هم عکس آرامش بخش ترین ساز دنیات رو گذاشته

سودا چهارشنبه 7 مرداد 1394 ساعت 15:50

سنتور ساز فوق العاده ایه، از نظر خودم جادووییه، فقط یک ماه کار کنید دوباره مثل قبل روان میزنید.

آره، فکرکنم زود یادم میاد
امروز دو تا نیمساعت تمرین کردم و سه تا از قطعه های کوتاه رو خیلی زود یادم اومد.

لیلی چهارشنبه 7 مرداد 1394 ساعت 15:35

به به سنتورو قرار شاهد تغییر و تحول باشیم از سمیراخانم
امیدوارم زوتر شروع کنی و با نواختن سنتور فرکانس سیمهای وجودت خودت هم به هارمونی لازم برسه و شاد و با نشاط بشی انشاالله
من عاشق تارم .منم مثل خودت خیلی وقته رهاش کردم و جای تار عزیزم شده انباری.
من شاید بطور دقیق 8 و 9 سالی فعال بودم و خوب پیش میرفتم و کلا اوضاع بر وفق مراد بود اما با یه حادثه مجبور شدم بذارمش کنار.
اما کلا من از رانندگی با موزیک دلخواه و نواختن تار بیش از اندازه انرژی میگیرم

ممنون لیلی جان
خوبی تمرین موسیقی اینه که باید در اون لحظه فقط به نت و سازی که میزنی فکر کنی و اگر یه لحظه به چیز دیگه ای آدم فکر کنه، ریتم آهنگ کلا بهم میریزه
کلا یه جور تمرین تمرکز هم محسوب میشه
اگر میتونی دوباره ساز زدن رو شروع کن، 8-9 سال فعال بودن و بعد کنار گذاشتنش واقعا حیفه

. چهارشنبه 7 مرداد 1394 ساعت 01:53 http://www.hghkh.blogsky.com

امیدوارم زودتر بتونی بزنی.

ممنونم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد