مزه زندگی یک دانشجوی دکتری

روزنوشته های یک دانشجوی PhD

مزه زندگی یک دانشجوی دکتری

روزنوشته های یک دانشجوی PhD

سرزنش ادامه دارد....

و همچنان من خودم رو برای گرفتن تدریس دو روز در هفته با 4 تا درس متفاوت که دوتاشون رو برای اولین مرتبه درس میدم و اسلاید آماده ندارم، سرزنش میکنم!!!

یکی از کلاس هام هفته دیگه میانترم دارن که درس شون هم سنگین هست؛ بهشون گفتم که شاید قبل از امتحان براشون کلاس حل تمرین بزارم!! واقعا خودم تو کارهای خودم گیر کردم و از طرفی میدونم که اگر حل تمرین نذارم، بچه ها هیچی نمی تونن موقع امتحان بنویسن!! بخدا بچه ها خیلی خیلی تعطیلن!!

خدا لعنت کنه باعث و بانی باز شدن این دانشگاه های سطح پایین رو که در ازای پول، مدرک میدن به افراد!!!

خوشبختانه فردا رو هم برم کلاس، می مونه 4 هفته دیگه! به خودم میگم دوام بیار، به هفته آخر هم میرسیم!!

بعدانوشت. طی دیروز و امروز دو نفر از بچه های قدیمی با من تماس گرفتن و با هم از طریق تلگرام چت کردیم. وجه مشترک دوتاشون این بود که دارن دکتری میخونن و سوال داشتن. یکی شون کسی بود که در کنفرانس سال 88 باهاش آشنا شدم و دیگری یه نفر از بچه های دوره کارشناسی بود. آخرین ارتباطم با اونها هم برمیگرده به همون سالها!! اتفاق بسیار عجیبی بود!!

نظرات 8 + ارسال نظر
زهرا پنج‌شنبه 12 آذر 1394 ساعت 21:11

اندکی صبر...اخر ترم نزدیک است.

. پنج‌شنبه 12 آذر 1394 ساعت 08:04

امیدوارم این دو روز تو رو به مجالس پر فیض نکشونده باشن و تونسته باشی بهتر از وقتت استفاه کنی

. پنج‌شنبه 12 آذر 1394 ساعت 08:03

سلام
به به چشمتون روشن.دوستان قدیمی و.........
ترم هم که داره تموم میشه.
یه حل تمرین بزار و سوالای امتحان رو واسشون حل کن.
امیدوارم بتونن پاس کنن.
سرزنش نکن دکتر ما رو . ناراحت میشم ها

سلام
آخه این دانشجو هایی که من دارم، فکر نکنم با تمرین حل شده هم بتونن پاس کنن

delaram پنج‌شنبه 12 آذر 1394 ساعت 00:12

یکی از دانشگاه ها که تدریس می کردم آنقدر حق التدریس اش کمک بود که هیچ کس کدام از مدرس های ترم پیش تدریس و بعهده نگرفته بودند. دلم برای دانشجو ها سوخت قبول کردم. ولی اینطوری هم کیفیت کارم اومده پایین هم به احتمال زیاد به اندازه ی یک چهارم ساعات تدریس حق الزحمه بدن. چرا دانشگاهای اینطوری رو تعطیل نمی کنن؟

ببخشید اینو میگم اما بدترین کارِ ممکن اینه که آدم از خودش بخاطر دلسوزی برای افرادی که یه روز هستن و روز دیگه نیستن، بگذره.

delaram چهارشنبه 11 آذر 1394 ساعت 22:35

من این ترم 12 درس متفاوت و تدریس میکنم گرچه کار تحقیقاتی ندارم ولی دارم دیوانه میشم.

12 درس مختلف؟!
خدا قوت!!

دیمن چهارشنبه 11 آذر 1394 ساعت 22:04

http://www.motamem.org/?p=8031

سلام به سمیرای گلمون
این سیت خیلی خوبیه تقدیم به شما و همه دوستان.

سلام عزیزم
ممنونم از معرفی این سایت

اکبر چهارشنبه 11 آذر 1394 ساعت 20:44

خداییش تدریس انرژی می بره متاسفانه پولم نمی دهند این ادمو خیلی می سوزونه

آره؛ به اندازه ای که زحمت داره و انرژی آدم رو تخلیه میکنه، سود نداره

خواننده قدیمی چهارشنبه 11 آذر 1394 ساعت 19:47

سلام. واقعا خدا قوت. ورزش کنید تا انرژی بگیرید. التماس دعا. راستی چرا این تدریس بچه های دانشگاه های خیلی الکی رو قبول کردید خانم دکتر؟

سلام
ممنونم
در مورد ورزش، متاسفانه اصلا وقت نمیکنم به زندگی عادیم برسم!
در مورد قبول تدریس هم تنها گزینه ای بود که داشتم؛ کار پاره وقت در شرکت ها کم پیدا میشه و علاوه بر این من آشنایی نداشتم. با این حال، اشتغال به کار در شرکتها رو گذاشتم برای حداقل 6 ماه آینده.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد