مزه زندگی یک دانشجوی دکتری

روزنوشته های یک دانشجوی PhD

مزه زندگی یک دانشجوی دکتری

روزنوشته های یک دانشجوی PhD

پیک کاری

از سه شنبه هفته قبل که کلاسهام رو برگزار کردم، تمام وقت مشغولم و دارم کار میکنم. فکر میکنم که برای برخی از امور ددلاین دار تا آخر دسامبر وقت کم میارم و باید درخواست تمدید بزنم! یه جورایی درونم احساس استرس و اضطراب دارم، نمیدونم چرا نمی تونم کنترل شون بکنم!

اوضاع بهم ریخته است، مخصوصا که دوباره سه شنبه و پنجشنبه من باید برم کلاس!! دو سه هفته دیگه تا آخر ترم باقی نمونده و من همچنان برای آخر ترم به خودم نوید میدم!

بعدانوشت (دوشنبه ساعت 16)- فقط یک کامنت برای بهم ریختن کل بخش های مقاله و ساختار مقاله کفایت میکنه!! البته مهم تر از کامنت، شخص کامنت دهنده است که میدونه دقیقا کجا رو نشونه بگیره!!

نظرات 2 + ارسال نظر
دکترانوشت دوشنبه 23 آذر 1394 ساعت 12:23 http://phdnevesht1392.blogsky.com/

منم لحظه شماری می کنم برای رسیدن به پایان ترم

. دوشنبه 23 آذر 1394 ساعت 08:33

سلام
آفرین خان دکتر. خسته نباشی.الهی فقط یه جورایی اونم در درونت احساس استرس و اضطراب بداری.
کنترلشون کن. دور شین ای اضطراب های بد
چند تا نفس عمیق بکش
همیشه پشتکار و تلاشت رو تحسین میکردم و میکنم.
واقعا چقدر دیر باهات آشنا شدم
ولی خدا رو شکر که بالاخره یه دکتر پر انرژی آشنا شدم.
ممنونم. پر انرژی بودنت به خواننده هات هم انرژی میده. مطمئن باش

سلام
ممنونم از لطف شما

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد