مزه زندگی یک دانشجوی دکتری

روزنوشته های یک دانشجوی PhD

مزه زندگی یک دانشجوی دکتری

روزنوشته های یک دانشجوی PhD

قانون و امنیت

امروز کلاس زبان دارم و از فردا فعالیت شدید من آغاز میشه. از دیروز سعی کردم که روی اون پروژه ای که گفتم خیلی ازش نمیدونم، وقت بذارم و خوشبختانه نسبتا خوب پیش رفته است. 

اما بذارید این پست رو اختصاص بدم به دلیل امنیت در جامعه آمریکا که تا سه شب قبل ازش اطلاعی نداشتم:

دو سه شب پیش با داییم که آمریکاست صحبت میکردم. می گفت در آمریکا حمل سلاح آزاد هست (خودمون هم میدونستیم). از طرفی میگفت که اگر یه نفر بدون کسب اجازه بیاد وارد محوطه خونه من بشه (این محوطه شامل زمین چمن کاری شده و بدون حفاظ جلوی خونه است)، من می تونم به اون شخص شلیک کنم و کسی هم من رو بازخواست نخواهد کرد!!! می گفت اگر کسی ناشناس کار داشته باشه، باید دقیقا از مسیر اصلی در خونه که سنگفرش هست، بیاد نه از روی چمن ها؛ حتی میگفت بچه هاش اگر با خونه همسایه کار دارن، این اجازه رو ندارن که از روی چمن وارد محوطه خونه همسایه بشن، برای اینکه اگر بهشون شلیک کنه، خونشون پای خودشون هست!! باید درست از مسیر سنگ فرش خونه همسایه به سمت در خونه برن.

فکر کنم این موضوع تاثیر مهمی در برقراری امنیت داره و برای همینه که خونه های آمریکایی ها پنجره هاشون بزرگ و بدون حفاظ هست و درهاشون رو قفل و بند نمیزنن. حتی تو محوطه خونه هاشون، یعنی همون جایی که حتی حصار هم نداره، پر از اسباب بازی های بچه ها و دوچرخه است و کسی نگران دزدیده شدن وسایل نیست!!!

انصافا به این میگن قانون!! یا حتی قانون عربستان که در جا دست دزد رو قطع میکنن!!

متاسفانه من شنیدم که تو کشور خودمون، اگر دزد وارد خونه بشه و تازه صاحبخونه اون رو نزنه بلکه خودش از دیوار بیفته و دست و پاش بشکنه، دیه اش پای صاحبخونه است!! نمیدونم این واقعا درست هست؛ درست بودن چنین موضوعی تفاوت امنیت جاری در جامعه خودمون و آمریکا رو میتونه به خوبی نشون بده.

پ.ن. از اینکه عده ای دوباره با نادانی و وحشی گری به سفارت عربستان حمله کردن ناراحت هستم برای اینکه سیاست خارجی مون رو به چالش میکشن و ایرانی ها رو در دنیا افرادی خشن و عصبی نشون میدن. اما در کل از قطع کامل روابط با عربستان ناراحت نشدم شایدم یه کمی خوشحال شدم؛ امیدوارم که یکی دو سال مسئولین هیچ کسی رو برای حج نفرستن تا هم سرمایه های کشورمون خارج نشه و هم حال اونا گرفته بشه!

بعدانوشت 1. این چند ماه اخیر بعلت مشغله های متفاوتی که دارم، اتاقم حسابی بهم ریخته است. این بهم ریختگی شامل دسته های کتاب و جزوه هست که بخشی از اونها مربوط به چهار درسی هست که درس میدم، کتاب های مربوط به زبان هست و همچنین دفتر و جزوه های مربوط به یادداشت های پروژه هام. از طرفی انواع کیف هم دمِ دست هست، یکی برای بیرون رفتن، یک کوله پشتی برای کلاس زبان، یک کوله پشتی لپ تاپ برای وقتی که لپ تاپم رو با خودم می برم و یک کیف رسمی که معمولا با اون میرم تدریس. وسایل مربوط به لپ تاپ و موبایل رو هم به این اشیا اضافه کنید! امیدوارم از هفته دیگه که ترم تموم میشه، بتونم اتاقم رو مرتب کنم و جزوه های اضافی رو از تو دست و پام جمع کنم.

بعدانوشت 2. بدترین اتفاق ممکن در روند آموزش اینه که آدم اعتمادش رو به معلم از دست بده. این ترم زبان دقیقا این مشکل رو دارم، برخی از تعابیرش رو میدونم که درست نیست و برخی دیگه رو علامت میزنم که حتما خودم بیام چک کنم. سر تعبیر جمله I have worked for them since 2009 و I have lived in this house since 2009 باهاش موافق نیستم. نظر من این هست که در هر دو جمله فعالیت گفته شده در زمان حال نیز هنوز ادامه داره اما اون میگه که برای جمله اول اون فعالیت تمام شده است و ادامه نداره اما برای جمله دوم ادامه داره!! میگه فعل live استثنا است. دارم اینترنت و کتاب هام رو زیر و رو میکنم تا ببینم حرفش درسته یا نه. اگر از نظر زبان فول هستید، در این مورد بهم بگید. ممنون

بعدانوشت 3. با چیزایی که این جلسه از معلم مون دیدم: 1- کتاب teacher رو نداره که اولین اشتباه اوست. 2- بدون مطالعه میاد سر کلاس.

هر چی باشه خودم معلم هستم و میدونم تدریس بدون مطالعه و تدریس با مطالعه قبلی، چه شکلی هست.

نظرات 6 + ارسال نظر
زهرا سه‌شنبه 15 دی 1394 ساعت 18:03

وای چقدر حس بدیه که به استاد اعتماد نداشته باشی.اینو خودم تجربه کردم وهرچی تدرس کنه بهش شک کنی...نظرمو درمورد جمله های انگلیسی میگم:یکی از کاربردهای حال کامل این هست که رویدادهای کامل شده رو به زمان حال متصل میکنه و صرفا به این معنی نیست که اون کار تا الان تموم شده. ما حال کامل رو هنگامی به کار میبریم که راجع به گذشته و حال همزمان می اندیشیم و اون کار ممکنه تا حال ادامه داشته باشه.(اینهارو از خودم نگفتم،به کتاب گرامر کامل و خوبی که داشتم مرااجعه کردم)و اینکه فعل work for برای حالتی به کار میره که استخدام شدن توش هست نه یه کار موفقتی و باتوجه به اون جمله من با تو موافقترم.اگه خواستی میتونم کتاب گرامر خیلی عالی بهت معرفی کنم

ممنونم عزیزم
من کتاب های English grammar in Use رو دارم. اگر کتاب دیگه ای غیر از اینا میشناسید، ممنون میشم بهم بگید.

Gemma سه‌شنبه 15 دی 1394 ساعت 16:16

- خب اینکه تو آمریکا اینطور قانونی هست خوبه به نظرت؟!!!!!!!!!!!
در ضمن قوانین جامعه ما در مجموع مطابق با قوانین اسلام هست و مسلما اشکالی درش نیست. اگر ما دلیل چیزی رو نمی دونیم، به این معنی نیست که اون قانون اشکال داره....

- در مورد جملات انگلیسی که گفته شده هر دو شکلش درسته، بستگی به مفهوم جمله داره و اینکه تأکید گوینده روی ادامه کار در زمان حال هم بوده باشه یا نه.

ببینید هر چیزی جنبه مثبت و منفی داره (حمل سلاح جنبه منفی این قانون در آمریکاست) و یادتون باشه قوانین جامعه ما دقیقا قوانین اسلام نیست بلکه در اونها دخل و تصرف شده و برای همینه که اینقدر ناقص به نظر میرسه.
برای جملات انگلیسی هم ممنون

همون خواننده قدیمی سه‌شنبه 15 دی 1394 ساعت 14:59

سلام.من برادرم خودشون مدرسن تو مشهد برادران نصراللهی رو خیلی قبول داره. فکر کنم زمانی پاراکس تو سجاد یا شاید هم ایلتس کلاب بودن تو جامی. من برادرم خودشون جای دیگه درس میدن و خیلی شاکی ان از کلاس زبانهای مشهد که الکی دانشجوها رو ترم های پیشرفته میبرن

سلام دوست خوبم.
برادرتون راست میگن؛ ترم قبل من Writing یکی از بچه ها رو دیدم پر از اشتباه های نگارشی و گرامری بود اما در نهایت A هم گرفته بود!
ممنون میشم اگر از برادرتون در مورد بهترین کلاس زبان مشهد که انگلیسی آمریکایی درس میدن، بپرسید و بهم اطلاع بدید

. سه‌شنبه 15 دی 1394 ساعت 08:41

سلام
اول باید بگم که از ماست که بر ماست.

اگه live رو به معنی کلی زندگی کردن بگیریم حرف ایشون درسته یعنی زمانی که به معنی جریان زندگی باشه. چون زندگی کردن یه فعل همیشه در جریانه و درصورتی که به معنی اقامت کردن باشه خیر .
حرف شما در مورد جمله اول تا حدودی درسته . دلیلی برای اتمام وجود نداره و میتونه ادامه داشته باشه.
این سایت رو هم پیشنهاد میکنم:
http://english.stackexchange.com
در مورد استاد زبانتون هم نگرشتون رو تغییر بدین و یا حتما کلاستون رو با توجه به اینکه هنوز اول ترمه تغییر بدین. هم برای شما سخته و هم برای ایشون. در کل نتیجه رضایت بخشی احتمالا از کلاستون نگیرین.البته خودتون استادین و منظورم رو خوب درک میکنین.

سلام
بابت آدرس سایت ممنون
در مورد اعتماد به استاد باید بگم که اعتمادی که سلب شده، یه دفعه ای رخ نمیده و نیاز به زمان داره. متاسفانه بغیر از این کلاس، کلاس دیگه ای هم ندارن و تا آخر ترم من با همین استاد درس دارم.

سمانه سه‌شنبه 15 دی 1394 ساعت 07:21

سلام... من زبانم فول نیست اما یه سرچ زدم.
خوبه این رو بخونی.

http://www.usingenglish.com/forum/threads/71092-quot-I-ve-been-living-quot-vs-quot-I-ve-lived-quot

مخصوصا کامنت rj1948

ممنونم دوست خوبم

mask دوشنبه 14 دی 1394 ساعت 19:28

به نظرم ایران خیلی بی عرضه تشریف داشت و خودش باید خیلی زودتر لاز اینا با عربستان قطع رابطه میکرد اونم بخاطر کشتن اون همه حجاج و اون وحشی گری شون و یه عذرخواهی ساده نکردنش


در مورد آمریکا من نمیدونستم محوطه چمن جلوی خونشون هم شامل میشه من فکر میکردم فقط داخل خونه و اونم در حال دزدی کردنه نه تو روز روشن خب آخه بچه های کوچک و شیطون توی چمن خونه همسایه میرن به نظرم خیلی خطرناک و استرس آوره برای خونواده ها

در مورد بچه ها فکر نکنم که قانون شون صادق باشه چون همونطور که گفتید، بچه ها شیطنت دارن و در مورد این موضوعات هیچ درکی ندارن. فکر میکنم بیشتر در مورد افراد بزرگسال این قانون صادق هست.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد