مزه زندگی یک دانشجوی دکتری

روزنوشته های یک دانشجوی PhD

مزه زندگی یک دانشجوی دکتری

روزنوشته های یک دانشجوی PhD

دیتاست

برای این پروژه دکتر ش نیاز به یه دیتاست داریم که قرار بوده Ian پیدا کنه. یه چیزی هفته قبل پیدا کرده بود و برامون فرستاده بود و همه چیز به نظر خوب می رسید. سه چهار روز قبل، وقتی دکتر ش از من خواست که در تهیه شکل ها همکاری کنم، رفتم سراغ دیتاست و یه نگاه بهش انداختم. سایز دیتاست اون ابعاد مورد انتظار نبود و خیلی کوچیک بود. اینطوری شد که من این موضوع رو به دکتر ش گفتم و دکتر ش هم موافق کوچکی بیش از حد دیتاست بود. خلاصه دوباره Ian دو روز قبل یه دیتاست دیگه فرستاد. اون نسبت به قبلی یه اپسیلون بزرگتر بود و دکتر ش قبول نکرد و همچنان خواست که دنبال دیتاست مناسب تری داشته باشیم. این وسط من از روی یکی از مقاله ها یه دیتاستی رو پیدا کردم که ابعادش اون چیزی بود که میخواستیم و دکتر ش در موردش تقریبا موافق بود اما Ian یه نقدی روی اون گذاشت که نظر دکتر ش برگشت. البته نقدش هم به جا بود و من اساسا مشکلی نداشتم و ندارم چون پیدا کردن دیتاست تو تخصص Ian هست!!

از طرفی، فقط یه زیر بخش دیگه مونده تا بخش هایی رو که من باید مینوشتم، تکمیل بشه. اما حس ششم بهم میگه که به محض اعلام تمام شدن دو بخش اصلی مقاله، نوشتن بخش  مقدمه که Ian احتمالا باید شروع میکرده، میفته گردن من!! یعنی من نمیدونم که این Ian داره این وسط چکار میکنه! یه دیتاست پیدا کردن که دیگه اینقدر طول و تفسیر نداره!! مثلا دکتر ش ازمون خواسته که تولید شکل ها رو تا آخر هفته خودشون یعنی یکشنبه تموم کنیم! عمرا اگر این اتفاق بیفته و ما تا آخر هفته دیتاست داشته باشیم، کلی کار مثبت محسوب میشه!

این وسط من کارهای خودم رو هم دارم انجام میدم که بیشتر وقتم رو گرفته. مدام انتظار دارم که دو روزه کار رو تموم کنم که متاسفانه 4 تا 5  مرتبه از این دو روزها گذشته و کارم هنوز تمام نشده است.

پ.ن 1. راستی سه شنبه رفتم دانشگاه و خوشبختانه بچه ها نیامده بودن!! منم ذوق کنان برگشتم خونه!! یادم باشه آخر ترم برای این نیامدن شون یه 0.25 بهشون  ارفاق کنم!

پ.ن 2. کار دکتر م رو هم هنوز شروع نکردم و امیدوارم که جمعه بتونم برای اون وقت بزارم و تمومش کنم.

پ.ن 3. نکته مهم در مورد دیتاست های مورد نیاز برای این پروژه اینه که من اصلا تا به حال با چنین دیتاست هایی کار نکرده ام و تا قبل از این پروژه هم به گوشم نخورده بودن. Ian تو این زمینه تخصص داره و فکر میکنم بشه ازش چیزی یاد گرفت و مشتاقانه منتظر یادگیری اونها هستم!

نظرات 1 + ارسال نظر
...Loading شنبه 24 بهمن 1394 ساعت 00:45

سلامچقد شما خوب لبخند میزنینراستی دکتراون پست زبان یادتونره که قرار بود بنویسینش:)راستی2( ) بعضا پست هایی با موضوع های دیگه ای بذارید خیلی خوبتر میشه منظور یه جورایی این یکنواختی پست ها بعضی موق ها شکسته بشه 99.99 درصد برا خواننده ها هم جذاب میشه..البته این نظر من بود شاید دوستان موافق نباشن..منظور از موضوع های دیگه دلنوشته ، خاطره ، پست اموزشی ، نظرتون رو راجب مسائل مختلفی شاید گفتنش برا خواننده ها جالب باشه و . . .همیشه موفق باشین برا ما هم دعا کنید

در مورد پست زبان، حتما.
اما در مورد موضوعات مختلف، واقعیتش خودم خیلی تمایلی ندارم. اگر تا حالا مورد خاصی بوده که خودم یاد گرفتم، اینجا هم گفتم مثل R markdown. اما کلا این وبلاگ یادداشت های شخصی و روزانه است و برای من همیشه اندر احوالات خودم مینویسم.
ممنونم از لطفی که دارین

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد